تحقیق مدیریت اسلامی ضرورت مشروعیت رهبرى دیدگاه امام على ع

لینک دانلود خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع :  ( قابل ویرایش اماده پرینت )

تعداد : 46 صفحه

---

 قسمتی متن : 

ضرورت مشروعیت رهبرى دیدگاه امام على(ع)

سیداحمد خاتمى

«رهبرى» جایگاه برجسته اى کلام امام على(ع) دارد ابعاد مختلف مساله، کلمات درربار ایشان، تبیین شده است.

ضرورت رهبرى

اساس بحث جایگاه رهبرى، ضرورت رهبرى براى جامعه است. بداهت مساله، انچنان که تشکیک ان، تشکیک امر بدیهى است. عقل شرع، اتفاق دارند که هرج مرج، محکوم سامان جامعه، تنها سایه حکومت رهبرى است.

مرحوم ایت الله نائینى، عدم رضاى شارع اختلال نظام را، دلیل ثبوت نیابت فقها عصر غیبت مى داند. او گفته است:

از جمله قطعیات مذهب ما طائفه امامیه، که عصر غیبت، على مغیبه السلام، انچه ولایات نوعیه که عدم رضاى شارع مقدس اهمال ان، حتى زمینه معلوم باشد، وظایف حسبیه نامیده نیابت فقهاى عصر غیبت ان، قدر متیقن ثابت دانستیم، حتى عدم ثبوت نیابت عامه جمیع مناصب، چون عدم رضاى شارع مقدس اختلال نظام ذهاب بیضه اسلام، بلکه اهمیت وظایف راجعه حفظ نظم ممالک اسلامیه تمام امور حسبیه، اوضح قطعیات است، لهذا ثبوت نیابت فقها نواب عام عصر غیبت اقامه وظایف مذکوره، قطعیات مذهب خواهد بود.[1]

در کلام، فقیه بزرگ، ارتکازى دانستن عدم رضاى شارع اختلال نظام ـ که همان هرج مرج ـ ولایت فقیه عصر غیبت ثابت مى داند.

در عصر امام على(ع) خوارج نهروان، برداشت نادرست توحید، صدد نفى حاکمیت امام على(ع) برامدند، انان، استناد اینکه ولایت حاکمیت، اختصاص خدا دارد (لا حکم الا لله) گفتند، امام، حق حاکمیت ندارد. حضرت، برابر انحراف گفت:

کلمه حق یراد بها باطل! نعم انه لا حکم الا لله لکن هولاء یقولون لا امره انه لابد للناس من امیر او فاجر یعمل فی امرته المومن یستمتع فیها الکافر یبلغ الله فیها الاجل یجمع الفى ء یقاتل العدو تامن السبل یوخذ بها للضعیف من القوی، حتى یستریح یستراح من فاجر.[2]

[این] سخن حقى که ان، اراده باطل شده است! ارى، حکم جز خدا نیست، ولى گروه مى گویند: «امارت حکومت، ویژه خداوند بس»، حال انکه مردم، نیازمند امیر حاکمى هستند، خواه نیکوکار بدکار، مومن، سایه حکومت او کار خویش پردازد کافر، زندگى خود بهره گیرد زمان هر یک سر اید، حق بیت المال مسلمانان دست او گرد اورده شود کمک او، دشمنان مبارزه شده جاده امن گردد حق ضعیف قوى بستاند، نیکوکار بیاساید شر بدکار اسوده ماند.

پاسخ مولا(ع) شبهه خوارج، استدلال فطرت است، زیرا ضرورت نیاز جامعه نظام، امر بدیهى این، جز رهبرى، امکان پذیر نیست.

امام(ع) سخن، صدد تبیین ضرورت رهبرى است، نه مشروعیت بخشیدن حکومت فاجر، امام علیه السلام صدد که حتى حاکمیت جائر، هرج مرج، ترجیح دارد! حضرت، سخنى دیگر، گفته است:

وال ظلوم غشوم خیر من فتنه تدوم؛[3]

حاکم ستمگر بیدادگر، بهتر فتنه اى که ادامه یابد.

نیز گفته اند:

اسد حطوم خیر من سلطان ظلوم سلطان ظلوم خیر من فتن تدوم؛[4]

شیر درنده، بهتر حاکم ستمگر حاکم ستمگر، بهتر فتنه هایى که ادامه یابد.

برخى انگیزه تشکیک ولایت فقیه، اصل ضرورت ولایت رهبرى زیر سوال برده مى گویند: «ولایت، مخصوص محجورانى مانند صغار مجانین عقلا، نیاز ولى ندارند»!

در شبهه، ولایت کلامى ولایت فقهى، خلط شده است. ارى، ولایتى که فقه مطرح است، اختصاص کسانى دارد که جهت نقصان ناتوانى عقلى، حق تصرف ندارند، اما ولایتى که بحث امامت مطرح است، ولایت کلامى است. ولایت، نه تنها اختصاص محجوران ندارد بلکه مورد نیاز کامل عقلا است، همانند ولایت خداوند. سایه ولایت خداوند انان که برگزیده او هستند، عقل انسان رشد یافته راه سعادت خود مى یابد.

مبناى مشروعیت رهبرى