تحقیق مدیریت دولتی نوین توسعه پایدار

لینک دانلود خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع :  ( قابل ویرایش اماده پرینت )

تعداد : 18 صفحه

---

 قسمتی متن : 

((امین موذنی کلات))

ماهنامه تدبیر شماره 163

مدیریت دولتی نوین توسعه پایدار

حسن عباس زاده

چکیده

توسعه پایدار، مفهوم جدیدی که طریق پیوند بین ابعاد مختلف توسعه (اقتصادی،

فرهنگی، سیاسی اجتماعی) توجه خاص ملاحظات محیطی حفظ محیط زیست دهه

80 طور گسترده‌ای مطرح گردید. سوی دیگر،‌ مدیریت دولتی نوین منظور افزایش

مسئولیت مدیران محیط پیرامونی خود، دهه 70 جایگزین مدیریت دولتی مفهوم سنتی

ان شد.

لذا مقاله، پس تشریح «توسعه» مفهوم سنتی، الگوی جدید تحت عنوان «توسعه

پایدار» عنوان اساس فعالیتهای مدیریت دولتی نوین مطرح شده است. سپس مدیریت دولتی

نوین عنوان محور توسعه پایدار ابزار دولتها کسب اهداف توسعه، پایدار، مورد بررسی

و تحلیل قرار گرفته است.

مقدمه همه ما مطالب زیادی راجع مفهوم توسعه خوانده شنیده‌ایم هر کسی تجسمی ذهن

خود دارد. امروزه کمتر واژه‌ای حد محافل اجتماعی – سیاسی خاصه مدیریت و

اقتصاد مطرح شده است. بهرحال قول ادبا باید گفت موضوع سهل ممتنع است، سهل ان

جهت که مفاهیم معانی کلی ذهن همه هست، ممتنع که تعریف، جزئیات،

مرزبندی مهمتر همه ساز کارهای عملی تحقق توسعه همچنان مورد بحث است.

همه ما توسعه اقتصادی شناخت داریم شاخصه‌های مثل رشد تولید، افزایش بهره‌‌وری

(کارایی)، افزایش درامد ملی تولید ناخالص ملی ..... نظر داریم. طرف دیگر، توسعه

اجتماعی شاخصه‌هایی نظیر توزیع عادلانه درامد، برابری بسط عدالت اجتماعی نیز

می‌شناسیم گفته می‌شود که پس رشد اقتصادی حتی دنبال کارافرینی،

ایجاد اشتغال، جا لازم افراد فعال جامعه چرخه اقتصادی کشور مشغول کار

شوند. همچنین توسعه فرهنگی، جنبه‌های نوین مفهوم توسعه که شاخصه‌هایی مثل امکان

استفاده متناسب عادلانه همه فضاهای فرهنگی، ارتقای دانش معرفت جامعه و.... را

در دارد. همسنگ همه توسعه سیاسی، مولفه‌هایی همچون مشارکت عمومی در

تصمیم‌گیریها، فضای باز سیاسی، امکان مشارکت همگانی قدرت صحبت می‌شود. افق‌های

اینده مدیریت، توسعه انسانی، نقشها وظایف دولت زمینه توسعه موضوع نظام اداری

توسعه توسعه نظام اداری مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت.

مفاهیم دیدگاه‌های توسعه

توسعه، فرایندی تعاملی که افراد شبکه‌های کاری یاد می‌گیرند که چگونه مشکلات

را تعریف حل کنند. همچنین فرایندی که سازگاری همه بخشها افزایش می‌یابد

(Elliott, 1994). صنعتی شدن، فرایندی صرفا ایجاد نوعی مهارت حل

مشکل است. مدرنیزم نشانه نمادها مدل‌هایی (مدهایی) زندگی تکنولوژیک اشاره می‌کند.

در حالی که صنعتی شدن کمتر جنبه اجتماعی دارد، مدرنیزم بیشتر جنبه اجتماعی داشته در

واقع پیامد اجتماعی صنعتی شدن «توسعه» فرایندی چند سطحی که می‌تواند همه

مفاهیم پیش گفته گیرد. ضمنا مدرنیزم یک حالت است، صنعتی شدن خود فرایندی

است که توسعه بسیار محدودتر است، فرایند توسعه انتهای باز دارد یعنی نامحدود و

بسته نیست (Elliott, 1994).

در ابعاد اجتماعی، شاید نتوان تقدم تاخری ابعاد مختلف توسعه (سیاسی، فرهنگی،

اقتصادی اجتماعی) نظر گرفت. خاطر اینکه مقایسه فرد، اجتماع خواصی منحصر

به فرد دارد که خواص تک‌تک افراد تفاوت دارد. بعد فردی مطابق سلسله مراتب نیازهای

مازلو، اکثر افراد نیازهای سلسله مراتبی (نردبانی) تبعیت می‌کنند تنها براورده شدن

نیازهای سطوح پایین‌تر، نیازهای سطوح بالاتر مطرح می‌شود. مثلا فردی نیازهای

فیزیولوژیک امنیت تامین نشود، نیاز احترام اجتماعی شدن مطرح نمی‌شود همین طور

نیازهای سطوح بالاتر. بهرحال شاید بتوان گفت که سطح اجتماعی نیز، نیازهای سطوح پایین

تر جنبه اقتصادی دارد نیازهایی مثل توسعه سیاسی (مشارکت تصمیم‌گیری ....) در

رده‌های بالاتر قرار می‌گیرند. ولی نظر گرفتن چرخه‌ای ابعاد توسعه که ابعاد به

شکل تعامل ارتباطند، جنبه منطقی‌تری دارد، البته اینکه کدام جنبه توسعه، بیشتر مد نظر

باشد بستگی جامعه مورد نظر دارد، مثلا جامعه‌ای که دارای اقتصاد پیشرفته‌ای است، اولویت

با توسعه سیاسی عکس.

تفاوت‌ توسعه مفهوم سنتی پایدار

1 - توسعه پایدار ملاحظه «منابع طبیعی پایه» عنوان نخستین محدودیت، اهمیت می‌دهد،

بر خلاف توسعه سنتی که «سرمایه قابلیت دسترسی» اولین محدودیت تولید نظر

می‌گرفت.

2- سیاست اخلاقی «حفظ امکان استفاده حداقل مساوی ما نسلهای بعدی منابع طبیعی»

شدیدا مدنظر توسعه پایدار است.

3- توسعه پایدار، ارزش تمام منافع هزینه‌های اجتماعی (مثل کاهش منابع) تعیین نقش

توسعه، باید سیستم‌ حسابداری منظور شود یعنی ایا هزینه‌‌ای که انجام می‌شود هدف مورد

نظر توسعه سازش دارد نه (مثلا تخریب جنگل چه قیمت؟ ......)

4- توسعه پایدار، جذب ضایعات تولید، کارکرد اصلی محیط زیست یک محدودیت رشد

اقتصادی محسوب می‌شود، ضمنا جنبه‌های فرهنگی، بسط عدالت اجتماعی .... بیشتر مدنظر

است. (Barber, 2004)

مدیریت توسعه

سازمانهای عصر ما، نقشها ماموریتهایی فراتر نقشها ماموریتهای سنتی عهده دارند.

در محیطی اقتصادی اجتماعی، مسئولیت وظایف جدیدی خواسته ناخواسته دوش

انهاست. سازمانهای

امروزی یک نهاد صرفا اداری اقتصادی صنعتی خارج شده صورت نهادهای اجتماعی

– سیاسی درامده‌اند که باید نسبت مسایل محیط اجتماعی حساس اگاه باشند، لذا دانش سیاسی

و اجتماعی لازمه مدیریت امروز ارج نهادن منافع عامه توجه محیط هنجارهای

اجتماعی جمله مسایل مهم همه سازمانها مدیریت است. (الوانی ، 1380)