لینک دانلود خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع : ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 4 صفحه
قسمتی متن :
نگاهی یکی اصیلترین مکاتب اقتصاد ازاد
مکتب اتریشی عنوان یکی مکاتب اقتصاد بازار ازاد همواره توجیه خود بین اکادمیهای اقتصادی مشکل روبهرو بوده هنوز که هنوز بهرغم پیشرفت چشمگیر هواداران مکتب مطرح کردن خویش، بسیاری دانشکدهها اکادمیهای علمی قبول رویکردهای اتریشی حتی نقد کشیدن مانع مواجهاند.بیتردید چنین موانعی ایران بسیار بیش سایر نقاط خواهد بود.
توسعه مکتب اتریشی حداقل فراگیری اصولی یک دانشپژوه اقتصاد نیازمند راهکارهایی سوی طرفداران مکتب طور کلی طرفداران اقتصاد بازار است.
رسیدن هدف که هر دانشجوی کارشناسی ایران حداقل یک بار نام مکتب اتریشی شنیده باشد اشنایی کلی داشته باشد، هدفی بسیار مطلوب خواهد بود.
هدفی که امروز فاصله بسیار داریم. اما چه راهکارهایی رسیدن هدف وجود دارد؟
دانشجوی اقتصاد بیش هر چیز اقتصاد پارادایم جریان رایج مینگرد، اقتصاد خرد کلان منظر او تمام چیزی که وی باید مورد تحلیل اقتصاد بداند مباحث دیگر تمامی دو خواهد گنجید.
دانشجویان ایرانی شاید حتی سر کلاس تاریخ اندیشه اقتصادی نام اقتصاد اتریشی نشنوند.
در چنین فضایی سخن گفتن مکتبی که چنین مهجور افتاده جرات خاص خود خواهد ظرافت خاص خویش طلب میکند.
اگر چه وجود معدود کلاسهای روششناسی علم اقتصاد دانشکدههای ایران گذاری اقتصاد اتریشی زده میشود، اما کلاسها که همواره صورت اختیاری دایر میشوند انچنان محدود هستند که نمیتوانند جایگاهی باشند ابراز اندیشههای اتریشی.
بیتردید الگوی فکری اتریشی خارج منظومه جریان رایج است. دانشجوی اخت شده مدلها معادلههای جریان رایج، بسیار سخت میتواند اقتصاد اتریشی درک کند. مگر انکه ساختار فکری خویش بار دیگر بنا کند. چنین مشکلی اما سوی برخی اتریشیها چون راجر گریسن دانشگاه ابرین حدودی مرتفع شده است. او که حاضر اقتصاد کلان اتریشی قالب مدلهای ترسیمی معرفی کند مورد دشنام بسیاری اتریشیها قرار گیرد که میانگاشتند وی تقدس میزس زیر سوال برده است، ثابت کرد که میتوان الگوی فکری اتریشی زبانی سادهتر نزدیک جریان رایج اقتصادی مطرح کرد. نباید یاد برد که اگر اقتصاددانان جریان رایج نمودارها بیان اقتصاد مورد نظر خود بهره گرفتند، تنها علت که اشکال منظور انها بهتر، سادهتر تحلیلیتر نشان میداد، بنابراین چرا نباید اقتصاد اتریشی ابزار استفاده کند؟ نکته انجا که نباید تحلیل ترسیمی طور کامل جایگزین تحلیل غیر ترسیمی نمود وگرنه استفاده ابزار شکلی ذاته نمیتواند ناقض مکتب اتریشی باشد.در ایران اگر بتوانیم سمت ترجمه کتابهایی اقتصاد اتریشی برویم که ابزار جریان رایج معرفی خود استفاده کرده است، بیتردید استقبال مکتب اتریشی عنوان یکی پایهایترین مکاتب اقتصاد ازاد، غیرقابل وصف خواهد بود.
اقتصاد اتریشی زعم بسیاری طرفداران خود دارای مشخصههایی که کاملا جدا منفک جریان نئوکلاسیکی است. وجود کسانی چون اسرائیل کرزنر اعتقادند که مکتب اتریشی رغم نقدهایی که جریان نئوکلاسیکی عنوان دیگر جریان حامی اقتصاد ازاد دارد، اما توسعهدهنده حیطه علمی نئوکلاسیکی است. زاویه مکتب اتریشی دیگر عنوان مکتبی تقابل نئوکلاسیکها مطرح نمیشود اتفاقا رشد توسعه خود امتیازی توسعه تفکر نئوکلاسیک ضمن انکه باید توجه داشت پدر مکتب اتریشی، منگر، خود یکی اعضای انقلاب مارژینالیستی قرن نوزدهم عنوان یکی انقلابیون نئوکلاسیکی مطرح است.
اتریشیها هیچ رو نمیتوانند گزاره رد کنند که عنوان مکتب طرفدار اقتصاد بازار دیگر طرفداران نوع اقتصاد قرابتی تاریخی فکری دارند. شاید همین علت باشد که کرزنر معتقد است، اقتصاد نئوکلاسیک ابتدا چون مکتب اتریشی، رویکردهای ذهنی تاکید داشت، اما گذشت زمان توجه بیش اندازه «تعادل» رویکرد فراموشی سپرده شد.
با تاکید وجوه اشتراکی میان مکتب اتریشی اقتصاد نئوکلاسیک میتوان صورت قابل فهمتری اصول اتریشی مخاطبان منتقل کرد. اگرچه احساس غالب اقتصاد اتریشی، انفکاک هرچه بیشتر اقتصاد نئوکلاسیک کسانی چون لاخمن، تصور مکتب اتریشی عنوان مکمل اقتصاد نئوکلاسیک، کاملا منتفی میدانند، اما چنین رویکردی بیتردید شدن دیگر مکاتب اقتصاد ازاد است، بیتردید اذهان دریافت عناصر کاملکننده اقتصاد نئوکلاسیک بیشتر امادهاند اقتصادی متضاد تقابل اقتصاد نئوکلاسیک. نکته قابل توجه دیگر انکه نظر میرسد حال حاضر قرابتهای چشمگیری بین تفاسیر اتریشی نئوکلاسیکی موجود است. عنوان مثال حالی که اتریشیها سخن فرایند بازار میزنند، نئوکلاسیکها تعادل تاکید دارند. اما انان هنگامی که میخواهند رسیدن اقتصاد نقطه تعادل تفسیر کنند خواهینخواهی بحث یک فرایند بازاری میکنند زمانی که اتریشیها فردگرایی روش شناسانه تاکید دارند، نئوکلاسیکها بیتردید بازکردن مبحث پایههای خردی اقتصاد کلان خویش همان رویکرد اتریشیها پافشاری میکنند.
لذا نه ایران بلکه تمامی اکادمیهای اقتصادی، دید مکملی اقتصاد اتریشی، پیوند زدن میان دو مکتب طرفدار اقتصاد ازاد، البته دو پارادایم مختلف کمکی اشنایی هر چه بیشتر دانشپژوهان بدین مکتب.
اما یکی موانع درونی مکتب اتریشی توسعه فراگیری بین اقتصاددانان، تدریس سنتی صورت استاد- شاگردی است. منگر استاد بوم - باورک ویزر بود. دو خود استاد میزس بودند میزس استاد ماری رتبارد اسرائیل کرزنر بود. لاخمن اگر هایک درس نمیاموخت شاید هیچگاه یک اتریشی افراطی نمیشد. باید پذیرفت که مکتب اتریشی بهدلیل عدم همراهی جریان رایج قلیل بودن عده اقتصاددانان ان، هیچگاه نتوانسته اقتصاددانان خود صورت غیرمستقیم پرورش دهد سنت استاد- شاگردی چهره غالب تعلیم مکتب اتریشی بوده است.چاره برون رفت سنت، همان دست یازیدن ابزار جریان رایج است.اگر گروه پیروان بازار جریان رایج اقتصادی میتوانند اقتصاددانانی پرورش دهند که بهطور مستقیم هیچ استاد نئوکلاسیکی نداشته اند کتاب مقاله تنها عامل انگیزشی راه بوده است، چرا اتریشیها نتوانند چنین کنند؟ عبور سنت استاد- شاگردی اقدام دیگری که اقتصاددانان اتریشی میبایست انجام دهند.امروز بیش گذشته اقتصاددانان ایرانی پی اقتصاد ازادند همین امر باعث شده نگاهی جدی مکتب اتریشی شود. پیروان مکتب باید فرصت غنیمت شمارند پرهیز نظریههای افراطی خود عنوان توسعهدهندگان مکاتب اقتصاد ازاد جامعه علمی امروز ایران مطرح کنند. بیتردید چنین راهی ضامن فراگیر شدن مکتب یکسو بهرهبردن اقتصاد ایران ان، سوی دیگر خواهد بود.