لینک دریافت خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word قابل ویرایش پرینت
تعداد صفحات: 22
اثبات لزوم امامت
ختم نبوت بدون نصب امام معصوم , خلاف حکمت الهى کامل بودن دین جهانى جاودانى اسلام , منوط که بعد پیامبر اکرم ( ) جانشینان شایسته اى براى او تعیین گردند بگونه اى که بجز مقام نبوت رسالت , داراى همه مناصب الهى وى باشند
این مطلب مى توان ایات کریمه قران روایات فراوانى که شیعه سنى تفسیر انها نقل کرده اند استفاده کرد :
از جمله ایه سوم سوره مائده مى فرماید : (( الیوم اکملت لکم دینکم اتممت علیکم نعمتى رضیت لکم الاسلام دینا ))
این ایه که اتفاق مفسرین حجه الوداع تنها چند ماه قبل رحلت پیامبر اکرم ( ) نازل بعد اشاره نا امیدى کفار اسیب پذیرى اسلام (( الیوم یئس الذین کفر وامن دینکم ...)) تائکید مى کند که امروز دین شما کامل , نعمتم شما تمام کرده .
توجه روایات فراوانى که شائن نزول ایه وارد شده کاملا روشن مى شود که (( اکمال اتمام )) که توائم نومید شدن کفار اسیب پذیرى اسلام بوده نصب جانشین براى پیامبر اکرم ( ) طرف خداى متعال , تحقق یافته . زیرا دشمنان اسلام , انتظار داشتند که بعد وفات رسول خدا ( ) ـ مخصوصا توجه اینکه فرزند ذکورى نداشتند ـ اسلام بدون سرپرست بماند معرض ضعف زوال قرار گیرد , ولى نصب جانشین براى وى دین اسلام نصاب کمال , نعمت الهى سرحد تمام رسید امید کافران باد رفت . ( 1 )
و کیفیت , چنین که پیامبر اکرم ( ) هنگام بازگشت حجه الوداع همه حجاج محل (( غدیر خم )) جمع کردند ضمن ایراد خطبه مفصلى ایشان سوئال کردند : (( الست اولى بکم من انفسکم؟ )) ( 2 ) ایا من طرف خدا متعال شما ولایت ندارم؟ همگى یکصدا جواب مثبت دادند , انگاه زیر بغل على ( ع ) گرفته او برابر مردم بلند کردند فرمودند : (( من کنت مولاه فعلى مولاه )) بدین ترتیب , ولایت الهى براى حضرت , اعلام فرمودند .
سپس همه حضار حضرت بیعت کردند جمله , خلیفه دوم ضمن بیعت امیر موئمنان على ( ع ) بعنوان تهنیت گفت : (( بخ بخ لک على , اصحبت مولاى مولى کل موئمن موئمنه)) ( 3 )
و روز که ایه شریفه , نازل : (( الیوم اکملت لکم دینکم اتممت علیکم نعمتى رضیت لکم الاسلام دینا )) پیامبر اکرم ( ) تکبیر گفتند فرمودند : (( تمام نبوتى تمام دین الله ولایه على بعدى ))
و روایتى که بعضى بزرگان اهل سنت ( حموینى ) نقل کرده اند امده که ابوبکر عمر جابر خاستند رسول خدا ( ) پرسیدند که ایا ولایت , مخصوص على است؟ حضرت فرمود :
مخصوص على اوصیائ من روز قیامت . پرسیدند : اوصیائ شما چه کسانى هستند؟ فرمودند :
(( على اخى وزیرى وارثى وصیى خلیفتى فى امتى ولى کل موئمن من بعدى , ثم ابنى الحسن , ثم النى الحسین , ثم تسعه من ولد ابنى الحسین واحدا بعد واحد , القران معهم مع القران , لایفارقونه لا یفارفهم حتى یردوا على الحوض )) (4)
بر حسب انچه روایات متعدد , استفاده مى شود پیامبر اکرم ( ) قبلا مائمور شده بودند که امامت امیر موئمنان ( ع ) رسما اعلام کنند ولى بیم داشتند که مبادا مردم , کار حمل نظر شخصى حضرت کنند پذیرفتن , سرباز زنند . اینروى , پى فرصت مناسبى بودند که زمینه کار فراهم شود اینکه ایه شریفه نازل :
(( ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک لم تفعل فما بلغت رسالته الله یعصمک من الناس )) ( 5 ) ضمن تائکید لزوم تبلیغ پیام الهى ـ که همسنگ همه پیامهاى دیگر نرساندن بمنزله ترک تبلیغ کل رسالت الهى مى باشد ـ حضرت مژده داد که خداى متعال تو پیامدهاى , مصون خواهد داشت . نزول ایه , پیامبر اکرم ( ) دریافتند که زمان مناسب , فرا رسیده تائخیر بیش , روا نیست . روى , غدیر خم انجام وظیفه , مبادرت ورزیدند . ( 6 ) البته انچه اختصاص روز داشت اعلام رسمى گرفتن بیعت مردم وگرنه رسول خدا ( ) طول دوران رسالتشان بارها صورتهاى گوناگون , جانشینى امیرموئمنان على ( ع ) گوشزد کرده بودند همان سالهاى اغاز ین بعثت , هنگامى که ایه (( انذر عشیرتک الاقربین )) ( 7 ) نازل حضور همه خویشاوندان فرمودند : نخستین کسى که دعوت مرا بپذیرد جانشین من خواهد اتفاق فریقین , نخستین کسى که پاسخ مثبت داد على بن ابى طالب ( ع ) .( 8 )
و هنگامى که ایه (( ایها الذین امنوا اطیعوا الله اطیعوا الرسول اولى الامرمنکم )) ( 9 ) نازل اطاعت کسانى که بعنوان (( اولواالامر )) بطور مطلق , واجب کرد اطاعت ایشان همسنگ اطاعت پیغمبر اکرم ( ) قرار داد جابربن عبدالله انصارى حضرت پرسید :
این (( اولواالامر )) که اطاعتشان مقرون اطاعت شما شده چه کسانى هستند؟ فرمود :
(( خلفائى جابر ائئمه المسلمین من بعدى . اولهم على بن ائبى طالب , ثم الحسن , ثم الحسین , ثم على بن الحسین , ثم محمد بن على المعروف فى التواره بالباقر ـ ستدر که جابر , فاذا القیته فاقراه منى السلام ـ ثم الصادق جعفر بن محمد , ثم موسى بن جعفر , ثم على بن موسى , ثم محمد بن على , ثم على بن محمد , ثم الحسن بن على , ثم سمیى کنیى حجه الله فى ارضه بقیته فى عباده ابن الحسن بن على ...)) ( 10 ) طبق پیشگویى پیامبر اکرم ( ) جابر زمان امامت حضرت باقر ( ع ) زنده ماند سلام رسول خدا ( ) ایشان ابلاغ کرد .
در حدیث دیگرى ابوبصیر نقل شده که گفت : موضوع ایه اولواالامر امام صادق ( ع ) سوئال کردم . فرمود :
شائن على بن ابى طالب حسن حسین نازل شده . عرض کردم : مردم مى گویند چرا قران کریم , على اهل بیتش ( ع ) بنام , معرفى نکرده است؟ فرمود :
به ایشان بگوى : ایه نماز که نازل اسمى ازسه رکعت چهار رکعت نبرد , رسول خدا ( ) که براى مردم تفسیر کردا همچنین ایات زکات حج ... ایه مى بایست پیامبر اکرم ( ) براى مردم تفسیر کند او چنین فرمود : (( من کنت مولاه فعلى مولاه )) فرمود :
(( اوصیکم بکتاب الله اهل بیتى , فانى سالت الله عزوجل ائن یفرق بینهما حتى یورد هما على الحوض فاعطانى ذلک )) ( یعنى شما سفارش مى کنم (( ملازمت )) کتاب خدا اهل بیتم , همانا خداى عزوجل درخواست کردم که میان قران اهل بیتم , جدایى نیندازد حوض کوثر ایشان من وارد سازد , خداى متعال درخواست مرا اجابت کرد .) فرمود : (( لا تعلموهم فانهم ائعلم منکم . انهم لن یخرجوکمو من باب هدى لن یدخلوکم فى باب ضلاله)) (11)
( ( یعنى : مقام تعلیم ایشان برنیایید که ایشان شما داناترند . همانا هرگز شما باب هدایت , خارج نمى کنند درباب ضلالت , وارد نمى سازند ) همچنین بارها ـ جمله اخرین روزهاى حیاتش ـ فرمود :
(( انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله اهل بیتى انهمالن یفترقا حتى یردا على الحوض )) (12) فرمود : (( ائلا مثل ائهل بیتى فیکم مثل سفینه نوح من رکبها نجا من تخلف عنها غرق )) (13) بارها خطاب على بن ابى طالب ( ع ) فرمود : (( انت ولى کل موئمن بعدى )) (14) دهها حدیث دیگرى که مجال اشاره انها نیست . (15)
امامت وبرهان لطف
تبیین فلسفه صفات امام (ع)
الف- عینیت مقام امامت صفات امام:
چنان که گفتیم امام قوس صعود لحاظ درجه وجودى برترین مقامرا دارد امامت صفات امام درجه برتر وجود سرچشمهمىگیرند چون کمالات وجودى یک امر خارجى عینى است، انتخاب وانتصاب طرف مردم تحقق نقشى نخواهد داشت. نکته راحضرت رضا (ع) ضمن روایتشماره 518 مطرح مىکند همین حدیثمقام امامت بالاتر مىداند که مردم بتوانند نصب انتخابخود تحقق بخشند بلکه تنها وظیفه مردم، معرفت اولیا مىباشد.
چند نکته:
1- امام باید خداوند معرفى منصوب کند نه مردم، چون سیرصعود وجود مقامات بالا مىتوانند مقامات پایین بشناسند امامقامات پایین قدرت احاطه مقامات بالا ندارند پس باید امام ازطرف خداى تعالى معرفى منصوب گردد نه طرف مردم. گر نهمردم دچار اشتباه شده، غیر امام بجاى امام برمى گزینند;در حالى که مقام امامت، جز شان شایستگى فرد برترى کهداراى درجه وجودى امام نبوده، دیگران که مراتب ناقصتر وپایینترى نظر کمالات