لینک دریافت فایل خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 25 صفحه
قسمتی متن :
یات 1 - 8، سوره جمعهسوره جمعه مدنى بیست یک ایه دارد
بسم الله الرحمن الرحیم
یسبح لله ما فى السموت ما فى الارض الملک القدوس العزیز الحکیم(1)
هو الذى بعث فى الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم ءایته یزکیهم یعلمهم الکتب الحکمه کانوا من قبل لفى ضلل مبین(2)
و ءاخرین منهم لما یلحقوا بهم هو العزیز الحکیم(3)
ذلک فضل الله یوتیه من یشاء الله ذو الفضل العظیم(4)
مثل الذین حملوا التوراه ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا بئس مثل القوم الذین کذبوا بئایت الله الله لا یهدى القوم الظلمین(5)
قل یایها الذین هادوا زعمتم انکم اولیاء لله من دون الناس فتمنوا الموت کنتم صدقین(6)
و لا یتمنونه ابدا بما قدمت ایدیهم الله علیم بالظلمین(7)
قل الموت الذى تفرون منه فانه ملقیکم ثم تردون الى علم الغیب الشهده فینبئکم بما کنتم تعملون(8)
ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 443
ترجمه ایات
به نام خداوند بخشاینده مهربان . هر چه زمین اسمانهاست همه تسبیح ستایش خدا که پادشاهى منزه پاک مقتدر داناست مشغولند (1).
اوست خدایى که میان عرب امى (یعنى قومى که خواندن نوشتن نمى دانستند) پیغمبرى بزرگوار همان مردم برانگیخت انان ایات وحى خدا تلاوت کند انها لوث جهل اخلاق زشت پاک سازد شریعت کتاب سماوى حکمت الهى بیاموزد انکه پیش همه ورطه جهالت گمراهى بودند (2).
و قوم دیگرى (که روایت پیغمبر (صلى الله علیه اله وسلم ) مراد عجمند) چون عرب (در اسلام ) ملحق شوند هدایت فرماید که او خداى مقتدر همه کارش حکمت مصلحت (3).
این (رسالت نزول قران ) فضل کرامت خداست که لطف حق هر که بخواهد مى کند خدا (بر خلق ) فضل رحمت نامنتهاست (4).
وصف حال انان که تحمل (علم ) تورات کرده خلاف عمل نمودند مثل حمارى ماند که بار کتابها پشت کشد (و هیچ نفهمد بهره نبرد) ارى قومى که مثل حالشان که ایات خدا تکذیب کردند بسیار مردم بدى هستند خدا هرگز (براه سعادت ) ستمکاران رهبرى نخواهد کرد (5).
اى رسول ما جهودان بگو اى جماعت یهود اگر پندارید که شما حقیقت دوستداران خدائید نه مردم دیگر پس تمناى مرگ کنید اگر راست مى گویید (که علامت دوستان خدا ارزوى مرگ شوق لقاى خداست ) (6).
و حال انکه اثر کردار بدى که دست خود (براى اخرت خویش ) پیش فرستاده اند ابدا ارزوى مرگ نمى کنند (بلکه ترسان هراسانند) خدا کردار ستمکاران اگاهست (7).
اى رسول ما (به جهودان ) بگو عاقبت مرگى که مى گریزید شما البته ملاقات خواهد کرد پس (از مرگ ) سوى خدایى که داناى پیدا پنهانست باز مى گردید او شما انچه (از نیک بد) کرده اید اگاه مى سازد (8).
اشاره مطالب سوره جمعه
بیان ایات
این سوره بیانى کاملا انگیزنده ، مسلمین وادار مى کند که نسبت نماز جمعه اهتمام بورزند، انچه پاداش تنش لازم فراهم سازند، چون نماز جمعه شعائر بزرگ خدا که تعظیم اهتمام امر ، دنیاى مردم اصلاح مى کند، اخرتشان را، خداى تعالى بیان مطلب تسبیح ثناى خود اغاز کرد که میان قومى امى رسولى خود انان مبعوث کرد ایات او انان بخواند، اعمال صالح اخلاق پاک تزکیه شاءن کند، کتاب حکمتشان بیاموزد همین منظور کتاب خدا معارف دینش بهترین وجهى انان افرادى که انان ملحق مى شوند، نسل هاى بعد انان تحمیل کرد،
ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 444
و زنهارشان داد که مثل یهود نباشند که خداى تعالى تورات انان تحمیل کرد، ولى انان حمل نکردند، معارف معتقد نشدند، احکامش عمل نکردند، نتیجه مانند الاغى شدند که بارش کتاب باشد.و اخر عنوان نتیجه دستور مى دهد که وقتى بانک نماز جمعه بلند مى شود بازار دادوستد رها نموده ، سوى ذکر خدا بشتابند. افرادى که خلاف دستور عمل مى کنند، رسول خدا (صلى الله علیه اله وسلم ) حالى که مشغول خطبه نماز رها نموده ، سوى دادوستد مى روند، سرزنش مى کند، رفتار نشانه مى داند که گونه افراد معارف کتاب خدا احکامش نپذیرفته اند. سوره مدینه نازل شده .معناى اینکه انچه اسمان زمین خدا تسبیح مى کنند
یسبح لله ما فى السموت ما فى الارض الملک القدوس العزیز الحکیم
کلمه ((تسبیح )) معناى منزه دانستن . وقتى مى گوییم : ((سبحان الله )) معنایش که طهارت نزاهت همه عیوب نقائص او نسبت مى دهیم .و اگر تسبیح ، ایه صیغه مضارع تعبیر کرده ، براى که استمرار بفهماند. پس معناى نیست که نامبردگان ، اینده تسبیح مى کنند، بلکه معنایش که همواره مستمرا تسبیح مى کنند. کلمه ((ملک )) - فتح میم کسر لام - کسى که مقام حکمرا نى نظام جامعه مختص او . کلمه ((قدوس )) صیغه مبالغه قدس ، که معناى نزاهت طهارت . کلمه ((عزیز)) معناى مقتدرى که هر گز شکست نمى پذیرد. کلمه ((حکیم )) معناى متقن کار، کسى که هیچ عملى وى جهل گزاف ناشى نمى شود، هر چه مى کند علم مى کند، براى مصالحى نظر مى گیرد.این ایه شریفه مقدمه زمینه چینى براى ایه بعدى ، یعنى ((هو الذى بعث ...)) که متعرض مساءله بعثت رسول الله ، مى فرماید: غرض بعثت او که مردم کمال سعادت برسند، بعد ضلالتى اشکار که داشتند هدایت گردند.و اما اینکه چگونه انچه اسمانها زمین خدا تسبیح مى کنند؟ جوابش که موجودات اسمانى زمینى (همان طور که انچه کمال دارند کمال صانع خود حکایت مى کنند همچنین ) نقصى که انها جبران کننده خدا ، حوائجى که دارند براورنده اش خدا ، خدا هر نقص حاجت منزه مى دارند، چون هیچ حاجت نقصى نیست مگر که تنها کسى که امید براوردن حاجت جبران کردن نقص او مى رود خداى تعالى ، پس خود او مسبح منزه هر نقص حاجت ،
ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 445
و نتیجه حکمرانى نظام تکوین بین خلق طبق دلخواه ، تنها حق او . همچنین حکمرانى تشریع قانون نظام تشریع بندگانش هر طور که صلاح بداند خاص او ، او ملکى که مى تواند اهل مملکتش حکم براند، اهل مملکت که او اطاعت کنند.مقتضیات منزه بودن خداى تعالى هر نقص حاجتیکى دیگر مقتضیات نزاهتش که اگر نظام تشریع براى خلق خود دینى تشریع مى کند، جهت نیست که احتیاجى عبادت اطاعت انان داشته باشد، بخواهد عبادت انان نقصى خود جبران حاجتى خود براورد، چون او قدوس منزه هر نقص حاجت .یکى دیگر که اگر دینى براى خلقش تشریع کرد وسیله رسولش اطلاع خلق رسانید، خلق دعوت رسول نپذیرفتند، نتیجه خدا اطاعت عبادت نکردند، نقصى بر