لینک دریافت فایل خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )
تعداد : 162 صفحه
قسمتی متن :
برای انجام هر تحقیق علمی مبادی امر بایستی مفاهیم مستندات مدارک ، موضوع تحقیق غورسی قرار گیرد خود محقق سهولت غایت تحقیق دست یازد مخاطبین خوانندگان مطالعه نیازمند رجوع منبع دیگری نباشند پس ما گریزی طی راه اندک طولانی نداریم همین اساس بخش اول تحقیقی کاوش پیرامون مفهوم قاعده فقهی بررسی مفاهیم محتوی دلالت قاعده(ادرئواالحدود بالشبهات) ومستندات اختصاص میدهیم تسلطی نسبی پیرامون پیدا کرده بخش دیگر تحقیق باب تاثیرو چگونگی اعمال قاعده درء؛درحقوق کیفری ماهوی دقتی بایسته مطالب ارائه نماییم
فصل اول:مفهوم قاعده نسبت مفاهیم نزدیک
مباحث فصل اختصاص مفهوم قاعده فقهی قرار میدهیم برشمردن تمایزات تشابهات مفاهیم نزدیک تحلیل مفهوم قاعده فقهی بدین سوال که ایا چنین روایاتی توان ایجاد قاعدهی فقهی دارند؟ پاسخگو باشیم.
گفتاراول:مفهوم قاعده فقهی
قواعد فقه مرکب اضافی است. فهم چنین عباراتی محققان بدوا دست تجزیه میزنندو بعد فهم لغوی اصطلاحی هر یک احاطه ریشه هر کدام ؛ مجموع عبارت باز تعریف نمایند ما فهم بهتر بدوا واژههای قواعد فقه مستقلا بررسی میکنیم .
1: قواعد
قواعد جمع قاعده باشد که لغت معنای پایه اساس قران کریم معنای پایه واساس عبارت « القواعد » قابل استنتاج باشد جایی که خداوند فرماید « اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت » کلمه حیث لغت چیزی وضع شده که پایه واساس چیز دیگر خواه مادی باشد ، خواه معنوی.
و اصطلاح علمای لغت معانیی اطلاق میشود که مترادف اصل ، قانون ، مساله ، ضابطه مقصد میباشد. چنانکه برخی لغویان دایره المعارف نویسان ، بیتوجه کاربرد اصطلاح « قاعده»در علمی ویژه چنین معنی کردهاند :« القاعده = الضابط اوالامر الکلی ینطبق علی جزئیات ».اماباید اذعان داشت که معنی کلمه « قاعده » هنگامی که علم خاصی استعمال شود مفهوم پایه اساس بودن ذهن متبادر نمیشود بلکه معنی کلی غالبی بودن جلوهگر میگردد چرا که اگر شرط باشد که قاعده علم بعنوان پایه اساس باشد اقتضایش خواهد که انتفاع قاعده علم منتفی شود حال انکه اگر یک قاعده قواعد فقه نحو رجال و...منتفی شود علم منتفی محدود نمیشود.پس قاعده اصطلاح یعنی امر ( حکمی ) کلی که همه مصادیق خود منطبق گردد.
2: فقه
فقه مصدر مجرد مصدر مزید فیه « تفقه » میباشدودر لغت معنای فهم فهم دقیق نافذ که کنه غایت سخنها گفتار وکردار پی برد.و اصطلاح عبارت علم احکام شرعی فرعی مستنبط ادله تفصیلی.احکام شرعی که تبیین مفهوم اصطلاحی فقه امده شامل احکام تکلیفی وضعی همچنین شامل احکام واقعی ظاهری است.گاهی خوداحکام شرعی اطلاق فقه شود عبارتی همه مسائل شرعی طهارت تادیات فقه میگویند.
قید فرعیه نمایانگر که علم فقه علم احکام شرعی عملی برابر اصول عقاید علم فقه ازروی ادله تفصیلی که اعم ازادلهاجتهادی(کتاب ،سنت،اجماع،عقل)وادلهفقاهتی(استصحاب،تخییر،برائت ،احتیاط)است حاصل شود.
3: مفهوم قواعد فقه:
در تبیین مفهوم قاعده فقهی اندیشمندان اسلامی عبارات متفاوت مفهوم حدی یکسان ابراز عقیده کردهاند ؛ برخی معتقدند قاعدهای اطلاق شود که ادلهی شرعیه استخراج استنباط گردیده مصادیقاش که مجموعهای احکام فقهی منطبق میگردد، همچون انطباق کلی طبیعی افراد مصادیق خود. عدده میگویند، قاعده فقهی فرمول بسیار کلی که منشاء استنباط احکام محدودتر واقع میشود اختصاص یک خاص ندارد بلکه مبنای احکام مختلف متعدد قرار میگیرد.گروهی قواعد فقهی قواعدی میدانند که طریق استفادهی احکام قرار میگیرند طریق انطباق تطبیق .
در جمع نظرات ابرازی درتعریف قاعده فقهی میتوان چنین گفت « قضیهای که دربر دارندهی حکمی کلی بوده منشاءان ادلهی تفصیلی که صحت سقم احکام محدود تطبیق میدهند.»