فایل جهت دانلود

معرفی و دانلود فایلهای پر کاربرد فارسی

فایل جهت دانلود

معرفی و دانلود فایلهای پر کاربرد فارسی

تحقیق رابطه عقل دین


لینک دریافت فایل خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش اماده پرینت )

تعداد : 37 صفحه


 قسمتی متن : 

 

رابطه عقل دین :

سپاس خداى رداى عقل قامت رساى انسان برافراشت عنصر عقل نور وحى، او سایر کاینات برترى داد. مسئله ى عقل دین، عقل وحى، نقل عقل، عقل ایمان خرد شریعت، کهن پرسابقه موضوعات کلامى تاریخ سابقه ى دیرین گواهى مى دهد. چالش هاى بین فیلسوفان متکلمان، حکیمان عارفان اهل حدیث متکلمان نزاع اشراقیان مشائیان تاریخ دین پژوهى مسیحیت اسلام دوران ترجمه ى اثار فلسفى یونان زبان عربى شاهد بوده ایم ریشه ى تمام مسائل کلامى مسئله ى عقل دین باز مى گردد. دوران معاصر عقلانیت جدید جمله عقلانیت روشن گرى، عقلانیت ابزارى، عقلانیت مدرنیته عقلانیت انتقادى رو رو هستیم ناچار باید رابطه ى دین مدل هاى جدید عقلانیت بازگو کنیم.

چیستى عقل :

تبیین موضوع مسئله ى عقل دین ایمان وحى، حد زیادى محقق اشتباه مغالطه باز مى دارد; ویژه واژه اى مانند عقل معانى اصطلاحى گوناگونى برخوردار است.

الف. عقل لغت

عقل لغت عرب معناى حبس ضبط منع امساک است; وقتى انسان کار مى رود معناى کسى هواى نفس خویش حبس کرده است.[1] انسانى زبان خود محفوظ نگه دارد، گفته مى شود زبان خود عقال کرده است.[2]عقل معناى تدبر، حسن فهم، ادراک انزجار استعمال شده است.[3] نتیجه عقل معناى لغوى، همان عقال کردن بستن هواى نفس انسان تمییز حق باطل فهم صحیح نایل اید. چنین عقل لغت معناى علمى توسط قوه ى عقل دست مى اید; یعنى مدرکات قوه ى عاقله. معناى دیگر ان، کارى قوه ى نفس انجام مى دهد; یعنى ادراک. واژه معناى قوه ى نفس وظیفه ى ادراک عهده دارد، استعمال شده است. چنین معناى عملى مقدمه ى انجام خیرات اجتناب بدى است، کار رفته است

ب. عقل اصطلاح حکیمان متکلمان

عقل اصطلاح حکیمان متکلمان معانى مختلفى برخوردار :

ـ عقل غریزى: عقل معنا، فصل ممیز انسان حیوان وسیله ى کسب علوم نظرى همه ى انسان نسبت سهم یک سانى برخوردار نیستند

ـ عقل نظرى: عقل مقابل عقل عملى، قوه اى قواى ادراکى نفس هست حقایقى مربوط افعال ادمى نیستند، درک مى کند.[6] عقل نظرى انسان مراتب چهارگانه ى عقل هیولانى، عقل بالملکه، عقل بالفعل عقل مستفاد تشکیل شده است.[7] کارکردهاى عقل نظرى عبارتند از: استدلال استنباط، تعریف تحدید شىء، ادراک کلیات اعم تصورات تصدیقات کلى، تطبیق مفاهیم مصادیق، تطبیق کبرى بر

صغرى تقسیم تحلیل

ـ عقل عملى: قوه اى قواى نفس ادمى بایدها حقایقى مربوط افعالى ادمى است، درک مى کند.

ـ عقل، ادراک معقولات عاقل یعنى ذات موصوف تعقل معقولات مدرکات اطلاق مى شود

ـ عقل اصطلاح متکلمان، معناى مشهوراتى نزد جمیع اکثر انسان اشتراک دارد; یعنى قضایاى واجب القبول اند

ـ عقل معناى قضایاى یقینى تشکیل دهنده ى مقدمات برهان اند; اعم قضایا بدیهى باشند نظرى

ـ عقل جوهرى: موجودى مجرد ذاتا فعلا تجرد دارد

ـ عقل کلیه ى معلومات معارفى اطلاق مى شود راه هاى عادى کسب معرفت علم یعنى راه حس تجربه ـ اعم حس ظاهرى حس باطنى تفکر استدلال ـ حاصل امده است; بدین معنا، عقل علاوه ادراکات کلى، ادراکات حسى تجربى شامل مى شود

ـ عقل هدف ساز: عقلى هدف نهایى زیستن مشخص مى کند.

ـ عقلانیت ابزارى: جایگاه یک عقل شبکه اى مقاصد برنامه هایى انسان هدف مى رساند. مفهوم عقلانیت کاملا نسبت ارزش خنثى خوب بد سخن نمى گوید.

جامعه شناسانى چون ماکس وبر، تبیین نظام سرمایه دارى، عقلانیت ابزارى مقابل عقلانیت ذاتى استفاده مى کنند.

ج. عقل کتاب سنت

عقل کتاب سنت کار رفته نسبت سفارش شده است; بنا این، دانستن معناى لازم است. بى شک، معناى لغوى عقل حبس ضبط نفس است، اکثر موارد قرانى روایى توجه قرار گرفته است. اما زمینه ى معانى اصطلاحى عقل، صاحب نظران بحث گفت گو پرداخته اند; صدر المتالهین معانى عقل نظرى عقل عملى عقل جوهرى روایات عقل نسبت مى دهد.[16] غزالى «احیاء علوم الدین» عقل معناى عقل عاقبت اندیش مى داند;[17] ولى توجه راه شناخت مفاهیم الفاظ قران، تبادر تفاهم عرفى معناى عرف زمان نزول ملاک پس بى شک نمى توان عقل قرانى، عقول اربعه عقل نظرى استنباط کرد; زیرا عقل معنا عرف زمان نبوده است. دقت معانى ده گانه، روشن مى شود مراد عقل مسئله ى رابطه ى عقل دین، عقل برهانى قضایاى یقینى مبتنى مى باشد; یعنى ایا معلومات یقینى برهانى دین تعارضى دارند؟ نتیجه، ایا معلومات غیر یقینى اموزه هاى دینى ایمان دینى تعارض دارند؟ جا عقل معناى عقلانیت ابزارى مطلق معلومات بشرى نظر گرفته