تحقیق فرهنگ دموکراسی

لینک دانلود خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع :  ( قابل ویرایش اماده پرینت )

تعداد : 45 صفحه

---

 قسمتی متن : 

مقدمه:

هرگاه که بشر جامعه تشکیل داده، فرهنگ وجود امده. فرهنگ سازه اجتماعی، چنان پیچ پیچ چند بعدی که ارائه تعریفی جامع دشوار است. سبکهای ادبی – هنری یک جامعه تشکیل دهنده بخشی فرهنگ جامعه است. همچنین یک جامعه، پیدایش فرهنگ سیاسی، مرکب رفتار عقایدی که زندگی اجتماعی شکل بخشد مردم نگرشهایی مورد چگونگی اداره جامعه ایجاد کند، محتمل است. انجایی که غرب معنی مفهوم فرهنگ بیشتر فرهنگ مادی تلقی گردد، بنابراین واژه فرهنگ تعاریف بسیار گوناگونی وجود دارد. طور مثال فرهنگ گاهی عنوان یک کمک کننده زندگی انسان عامل پذیرفته شدن طرد او جامعه گروه باشد. گاهی عنوان عاملی میان فرد محیط پیرامون وی رابطه برقرار کند شناختی محیط انسان دهد.

فرهنگ جنبه زندگی که میان فرد محیط پیرامون رابطه برقرار سازد امکان فرد فراهم کند باره پدیده محیط اطراف خود شناخت پیدا کرده انها ارزیابی نموده نحوی بروی پدیده یافته کار کند نتیجه مطلوب برسد.

فرهنگ مرز ایدئولوژی فراتر رفته واقع خمیرمایه هویت بخش افراد یک جامعه است. اگاهی وجود زبان، نژاد، پیشینه، مذهب، عادات، رسوم، نهادها، یک موطن واحد مشترک ایجادگر یک فرهنگ مستقل است.

همانطور که مستحضرید فرهنگها سطوح مختلفی دارند، مانند فرهنگ روستایی، شهری، ملی فرهنگهای خانوادگی، قومی قبیله نژادی.

معمولا هویت فرهنگ یک ملت کشور محدود نمی شود. تمدن گسترده سازه هویت فرهنگی که سایه ان، انسانهای مختلف مجموعه رسوم سنن زیباشناختی، فلسفی تاریخی اجتماعی که تقریبا دیگر رسوم متمایز احساس تعلق کند.

در دنیای معاصر تمدنهای بارز مشخصی وجود دارند که عبارتند تمدن اسلامی، غربی، هندی چینی.

در جزوه ضمن پرداختن فرهنگ سعی شده ضمن تعریف، دموکراسی مقابل انها صورت مختصر مجمل بیان نمائیم.

بر همین اساس ابتدا تعریفی دموکراسی ارائه شود قبل پرداختن موضوع لازم دانم که افراد نخبگان، اندیشمندان صاحب نظران هر یک تعریف خاص خود دموکراسی دارند که بیشتر متاثر تاثیرات محیطی، جغرافیایی، تاریخی فرهنگ انهاست، لذا اگرچه همه اندیشمندان بزرگ اصول اولیه دموکراسی رسمیت شناخته اند معتقدند ولی هرکدام توجه موارد فوق تعاریف خاص خود ارائه دهند. مثلا اقای دکتر علیرضا پارسا مقاله مفصلی که پیوند ناگسستنی دموکراسی حقوق بشر دارد، دموکراسی استوار دو اصل: کنترل مردم تصمیمات مجلس، برابری اعمال کنترل داند بقیه موارد حتی اصول دموکراسی تحقق دو پایه استوار داند.

البته صرفا برداشت تصور ایشان دموکراسی هرکس دیگری تواند اصول پایه دیگر دموکراسی معرفی نماید. هر صورت انچه مسلم است که، مفهوم دموکراسی اکثریت افراد جامعه بشری پذیرفته هر جامعه سعی دارد وسیله نخبگان روشنفکران خود، جامعه فرهنگ خودش همخوان همساز نماید. اگر مشابهاتی بین فرهنگ، مذهب، باورهای اجتماعی ... انها وجود دارد، تکامل تطبیق انها دموکراسی، سعی بومی کردن، مفهوم نماید غیراینصورت دموکراسی عنوان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر که تمام جوامع بشری وجود داشته خواهد داشت جامعه خواستار عرضه دارد.

1-تعریف فرهنگ

به طور کلی فرهنگ عبارتست مجموعه اداب رسوم اخلاقیات، اعتقادات ارزشهایی که طریق جامعه پذیری نسلی نسل دیگر منتقل شود. ارزشهایی که مفاهیم تفهیم یافته اهداف مشروع ارزومندی هستند رفتار ادمی جهت خاصی هدایت کنند.

ارزشهای که طریق هنجارها قالب مقررات قوانین درمی ایند مقررات رفتاری هر موقعیتی تعیین کنند.

به یک معنا فرهنگ مترادف جامعه تعبیری مترادف سیستم اجتماعی است. منظور فرهنگ همه پیشرفتهای مادی معنوی که جامعه وسیله بقای خود ادامه دهد شامل همه باورها، ارزشها هنجارها اداب رسوم، خرافات هنرها توان نهادهای جامعه است.

عنصر اعتماد عنوان یک ویژگی اساسی فرهنگ هر جامعه لازم ضروری است. زبان، دین، مذهب اخلاق بخشی دراز درون فرهنگ باشد که روش زندگی انسان چگونگی ارتباط او عالم فرهنگ سازد همین فرهنگ نحوه ارتباط انسان محیط تعیین کند.