لینک دریافت فایل خرید پایین توضیحات
فرمت word قابل ویرایش پرینت
تعداد صفحات: 31
انقلاب صنعتى
از مهمترین پدیدههاى تحققیافته اواخر قرن هجدهم میلادی، روند تکامل نظام سرمایهدارى کشورهاى اروپایی، باید اختراع ماشین ورود روند تولید کالا موسسات شکلگیرى انباشت سرمای نام برد.
ترقى علمى فنى نفوذ ماشینیزم امور اقتصادی، همانا جایگزینى منابع نیروى بىجان (بازوى مکانیکى ماشینی) منابع نیروى جاندار (بازوى انسانی) ارمغان اورد.
در اول قرن نوزدهم میلادى چند دستگاه ماشین بافندگى بیش بیست برابر بافنده دستى یک دستگاه ماشین ریسندگى دویست برابر چرخ ریسندگى معمولى تولید مىکردند. ۱۷۵۰ ۱۸۳۰ میلادى ماشینى شدن ریسندگى انگلستان میزان بهرهورى ۳۰۰ برابر افزایش داد. )دکتر ستارىفر،فصل نامهٔ تامیناجتماعی، سال اول شماره اول،تابستان۱۳۷۸، موسسه عالى پژوهش تٔامین اجتماعی، ۳۳ ۳۴(
انقلاب صنعتى غرب میزان ثروت ملى قدرت خرید مردم افزایش داد. انقلاب، ضمن تامین اشتغال بخش وسیعى جمعیت ارتقاء سطح درامد سرانه، گسترش تولید انبوه باعث ابتدا انگلستان سپس المان، بلژیک، فرانسه جرگه کشورهاى صنعتى پیوستند بهتدریج مجموع اروپاى غربى منطقهاى صنعتى تبدیل گردید. )دکتر ستارىفر، فصل نامهٔ تامیناجتماعی، سال اول شماره اول،تابستان۱۳۷۸، موسسه عالى پژوهش تٔامین اجتماعی، ۳۳ ۳۴(
انقلاب صنعتى کشورهاى اروپایى پىامدها دربر داشت:
- گسترش مراکز صنعتی.
- گسترش شهرها.
- تولید انبوه.
- تنوع کالایی.
- ارتقاء بهرهورى نیروى کار.
- گسترش بازار پیدایش طبقه کارگر.
با گسترش نفوذ ماشین فعالیتهاى اقتصادی، تضاد میان صاحبان سرمایه (صاحبان بازوى مکانیکى ماشینی) صاحبان نیروى کار متجلىتر نظریهپردازان جدیدى قالب مکاتب سوسیالیسم تخیلى (نظیر پرودون سن سیمون) پدیدار شدند بهتدریج نقد همهجانبه سرمایهدارى تضاد مقوله کار سرمایه مطرح گردید.
بهتدریج روابط بین کارگر کارفرما قالب اشکال حقوقى قراردادهاى اجتماعى تکامل یافت کارگاهها کارخانهها چارچوب خشک واحدهاى فنى اقتصادى بهصورت موسسات سازمانهاى اجتماعی-انسانى توجه اندیشمندان قرار گرفتند.
این عصر دوران گذار نظام مانوفاکتورى (تولید دستی) نظام تولید ماشینى صنعتى مقیاس وسیع گسترده مىدانند.
ابداع اختراع ماشینهاى جدید پدید امدن شیوههاى نوین امر تولید کالا ارایه خدمات تنها عوامل موثر رشد توسعه اقتصاد صنعتى جهان غرب نمىباشند، بلکه گسترش سازمان اجتماعى کار برقرارى سیستم تشکیلاتى روابط سازمانى منطقی، بهرهگیرى نیروى انسانى متخصص، تراکم انباشت سرمایه بهکارگیرى تلفیق معقول اصولى عوامل فرایند تولید کالا باید فاکتورها عوامل موثر رشد سرمایهدارى صنعتى غرب بهحساب اورد.
رشد سرمایهدارى صنعتى غرب، واقعیت امر افزایش کمى موسسات سازمانهاى گوناگون زمینههاى مختلف تولیدات بزرگ صنعتى ارایه خدمات بود.
در عین حال برقرارى روابط اهنین تشکیلات سازمانهاى منظم مقررات ضوابط منطقی، تکامل کیفى سازمان اجتماعى کار تقسیم کار اجزاء گوناگون مشخص، برقرارى سلسله مراتب، بهرهگیرى اسلوبهاى علمى فنی، برنامهریزى هماهنگى انسانها ابزار، وسایل تجهیزات مدرن، همه همه اشکال کمى مضامین کیفى مقولات سازمان مدیریت بیش پیش گسترش دادند.
سرپرستى نظارت شکل محتواء استبدادی، اولین شکل مدیریت بنگاهها سازمانهاى صنعتى خدماتى نظام سوداگرى صنعتى غرب نظیر اشکال پیشین نظارت سرپرستی، توسط مالکان ابزار تولید (یعنى سرمایهداران) انجام مىگرفت. چهار ویژگى عمده اینگونه موسسات کوچک عبارت بودند از:
۱. تلفیق مالکیت مدیریت.
۲. متخصص بودن مدیر اداره موسسه.
۳. کوچک بودن سازمان.
۴. سطح نازک تکنولوژی.
با فزونىیافتن دامنه فعالیت موسسات سازمانهاى تولیدى تخصصى پیچیده شدن فعالیتهاى درونى برونى سازمانها، مجموعه مسایلى پیش اوردند دیگر سرپرستى هدایت مدیریت اینگونه سازمانها حد توان مالکین موسسات نبود.
این روند ضرورتا تفکیک امر مدیریت مالکیت انجامید. بهتدریج نقش سرپرستى مدیریت سازمانهاى بزرگ صنعتى خدماتى بهعدهاى کارکنان متخصص باتجربه سپرده مىشود هماهنگی، سازماندهى برنامهریزى تولیدى خدماتى سازمانها یک سو کنترل نظارت بروکراتیک سوى دیگر عهدهدار مىشوند. مجموعه کادرهاى مطلع، مجرب متخصص یعنى سرپرستان مدیران، یک نظام نهاد مدیریت صنعتی سازمانها بهوجود مىاورند.
فرایند تکامل اقتصاد صنعتى غرب ورشکستگى نابودى بنگاههاى کوچک بود، شرایط لازم براى تراکم گسترده سرمایه اختلاط ادغام چندین بنگاه تولیدى تبدیل انها شرکتهاى بزرگ انحصارى (در مقیاس ملى بینالمللی) فراهم مىاورد.
این پدیده نوع خود ویژگىهاى جدیدى سازمانها مىدهد عرصه فعالیت اعمال مدیریت بیش گذشته مىدهد بدین ترتیب شاخههاى تخصصى متعددى زمینه مدیریت سازمانها پدید مىایند. نظیر مدیریت فنى تولیدی-مدیریت تدارکات انبارداری، حمل نقل، فروش، امور خدماتی، امور مالى حسابدارى بهویژه مدیریت نیروى انسانی، مدیریت بازرگانی، مدیریت دولتى و...