تحقیق موضوع یفمینیسم

لینک دریافت فایل خرید پایین توضیحات

فرمت word  قابل ویرایش پرینت

تعداد صفحات: 27

مقدمه

با توجه گستردگی تفاوت جنبش فیمینیسم اینکه فردی خود فیمینیست بنامد معنای مختلفی، دارد. ولی واقعا فیمینیسم یعنی چه فیمینیست کیست؟ سوالی که بسیاری افراد دنبال هستند.

فیمینیسم جدا معنای لفظی معنای برابری جنسیتی برابری جنسیتی یعنی برابری حقوق، مسیولیت فرصت زنان مردان دختران پسران برابری معنا نیست که زنان مردان همانندند بلکه معناست که حقوق، مسیولیت فرصت زنان مردان نباید اینکه انان هنگام تولد نر ماده دنیا امده اند ربطی داشته باشد.

برابری جنسیتی اشاره کند که گروههای مختلف زنان مردان گرایشها علاقه مندیهای، نیازها اولویت متفاوت وجود دارند همه موارد باید زنان مردان صرف نظر جنسیتشان رسمیت شناخته شود.

فیمینیسم عبارت Feminine (به معنای جنس زن)، مقابل masculine (به معنای جنس نر) گرفته شده اصل معنای هر گونه تفکری که کارکرد نوعی احقاق حقوقی زنان باشد، همانگونه که تعریف فوق پیداست گرایش فیمینیستی بسیار متنوع باشد.

فیمینیسم ایرانی، نظامی جنسی سیاسی- اجتماعی زنان ایران

فمینیسم ( Feminism) اموزه وجه اصلی تمامی تفاسیر گونه باور زنان دلیل جنسیت شان، گرفتار تبعیض هستند. مفروض اصلی فمینیسم مردان اشکال مختلف زنان تسلط پیدا کردند، ترتیب فیمینیسم انچه سلطه مردان زنان خواندیک تلقی هستی شناسانه ندارد، یعنی وضعیت شکل یافته خواند نه امری وجودی طور کلی شکل بندی مناسبات زن ومرد قالب خانواده، اجتماع نظام تولیدی معیشتی سابقه پای تاریخ دارد. افلاطون میان فلاسفه، شاید قدیمی فیلسوفی اثار خود موضوع زن پرداخته است. بهترین موضوع افلاطون کتاب پنجم جمهوری است: یعنی انجا درا رمان شهر پیشنهادی خو د برابری زن ومرد پاسدار پذیرد. او معتقد مردان وزنان پاسدار کشور دفاع کنند باید مانند یکدیگر فنون نظامی دفاعی یاد بگیرند ولی افلاطون برابری نه خاطر حقوق زنان بلکه بخاطر مردان دانست مردان بدون تعلق خاطر خانواده، بدون اینکه ازدواج کنند زنان پاسدار زندگی اشتراکی داشته باشند.

افلاطون مقام مقایسه، زنان را، مراتب پایین تر مرد قرار داد حکم کرد مردان بزدل وترسو زندگی بیدادگری سپری کرده اند حد زن باشند.

ارسطو دیگر فیلسوف کلاسیک زن مرتبه مرد قرار نمی دهد تقسیم بندی حکمت عملی خود اخلاق، خانواده جامعه زن زبردست مرد ولی رییس خانواده دانست. تحولات عصر روشنگری سپس انقلاب فرانسه پیدایش نهضت نخالف باعث شناخت مناسبات زن مرد بعضی تمام جهات سوال قرار گیرد. اصطلاح فیمینیسم قرن نوزدهم دارد ادبیات سیاسی- اجتماعی غرب نشده بود. ولی فیمینیسم اواخر قرن بیستم اشکارا همه سیاسی- پیدا کردهو عنوان همنشین برابری زن مرد مطرح که کنون دو موج فیمینیسمی شرح شده موج اول قرن نوزده اغاز که مطالبی اموزش عالی فرصتهای مساوی مردان حق رای خواست ولی ظهور فاشیسم نازیسم تاکید نقش مادری- همسری موج رها شد. موج دوم بعد جنگ جهانی دوم شروع ولی دلایل مختلف مجله تحقق برخی مطالب اکنون فیمینیسم درغرب جاذبه چندانی برخوردار نیست. ولی کشورهای جهان سوم جمله ایران، جریان فیمینیسمی مفهوم برابری طلبی زنان مردان همچنان پرجاذبه باشد.

در ایران فعالیت سیاسی- اجتماعی زنان اشکال مسجم سازمان یافته کمتر مشاهده شده است. رفته جریانهای فیمینیسمی ایران لحاظ تکیه گاه تیوریک سال 1869 توسط استوارت میل نگارش امد. میل که کتاب «کنیزک کردن زنان» ضمن دفاع اصل برابری کامل زن مرد، تصویر اینکه زنان کارها ناتوان تر مردان هستند نحوه رفتار اجتماعی مردان سنت دهد دلیل عدم تباهی مردان نسبت زنان داند. پس اثر دهها اثر دیگر زمینه انتشار یافت که رشد جریانهای فیمینیستی کمک کرد طور کلی جریانهای فیمینیستی انگونه که غرب اتفاق افتاد شکل نگرفته توجه تفاوت ساختار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی وفرهنگی ما غرب توقع جریانهای مشابه دو واقعیت اندیشی است؛ ولی باید پذیرفت که طی چند دهه اخیر رشد برخی فاکتورهای مثبت زنان جمله افزایش تحصیلات عالی، مطالباتی سوی زنان ایرانی توجه ساختار سیاسی- اجتماعی ایران باعث گردده است. فیمینیسم که واقع برابر خواهی تساوی مردان است، موارد زیر قابل طرح است:

1- طور کلی جریانهای فیمینیسمی پیش انکه جنبه ایجابی داشته باشند، جنبه انتقادی دارند؛ یعنی انها مرتبا مردان ساختار مرد سالاری جامعه انتقاد شود، تجربه نشان داده که جنبه انتقادی کمتر توانند اجماع همبستگی لازم دست یابند.

2- ساختار مردم سالارانه پدر سالارانه؛ جامعه ایران مهمترین چالش زنان موج برابری طلبی است. منظور پدر سالاری (پاتریمونیالیسم) ساختاری که سطح سیاسی اجتماعی حتی واحد خانواده دیرباز جامعه ایرانی جریان داشته است. برداشت رییس خانواده زمینه اطاعت پذیری او واجب بوده است. (پدر خانواده، رییس سیندتوم و...) ساختار زمینه اطاعت پذیری، اقتدار گرایی مردانه، انفعال سیاسی اجتماعی عدم اعتراض اماده کرده هر چند گسترش مدارس دانشگاه کل فرهنگ عمومی پدرسالاری جدید مفهوم مدرن تر خانواده، جامعه موزه سیاسی باز تولید شده که خاستار اطاعت پذیری شکل نوین شده است.